معنی روسری سه‌گوش

حل جدول

لغت نامه دهخدا

روسری

روسری. [س َ] (اِ مرکب) پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره می زنند. چارقد. در گناباد خراسان بمعنی چادرچه و چادرنماز مستعمل است.

فرهنگ معین

روسری

(سَ) (اِمر.) پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده) که زنان سر و گردن خود را با آن می پوشانند.

فارسی به عربی

روسری

قلنسوه، مندیل، وشاح


روسری زنانه

غطاء الراس

فرهنگ فارسی هوشیار

روسری

پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره میزنند، چار قد

واژه پیشنهادی

روسری

فرق پوش

واشامه

مترادف و متضاد زبان فارسی

روسری

چارق، چارقد، حجاب، مقصوره، مقنعه

فارسی به آلمانی

روسری

Haube (f), Kappe (f), Kapuze (f), Verdecken, Krawatte (f), Schal (m)

معادل ابجد

روسری سه‌گوش

867

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری